عشق‌ یعنی...

ساخت وبلاگ
ای شرقی هميشه كه شعرم برای توستدر بيت بيت هر غزلم رد پای توست‌احساس می ‌كنم كه كمی دوست داری امتنها دليل منطقی ‌ام چشم های توست‌گويا مرا به نام حقیقی صدا زدیباور كنم پرنده ی من این صدای توست؟‌حال و هوای چشم تو،شعر مرا سرودشعرم همیشه حاصل حال و هوای توست‌همواره انتهای غزل خوب می ‌شودوقتی كه انتهای غزل ابتدای توست‌در ابتدای چشم تو شعری شروع شدشعری كه بیت های قشنگش برای توستهادی_خورشاهیبرچسب‌ها: آرش نصرالهی arash nasrollahi عشق‌ یعنی......
ما را در سایت عشق‌ یعنی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ham-ghasam بازدید : 100 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:33

ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم توییماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی‌ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت…چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی‌ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی! هرکجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی‌سایه‌ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشتآتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی‌باد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهانعطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی‌چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمتغنچه‌ای سردرگریبان شد، گمان کردم تویی‌کشته‌ای در پای خود دیدی؛ یقین کردی منمسایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی‌فاضل_نظریبرچسب‌ها: آرش نصرالهی arash nasrollahi عشق‌ یعنی......
ما را در سایت عشق‌ یعنی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ham-ghasam بازدید : 99 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:33

گفتم ای دل، نروی خار شوی، زار شویبر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی‌نکند دام نهد؟ خام شوی، رام شوی؟نپَری جلد شوی، بی پر و بی بال شوی؟‌نکند جام دهد؟ کام دهد، ازلب خود وام دهد؟در برت ساز زند، رقص کند، کافر و بی عار شوی؟‌نکند مست شوی؟ فارغ از این هست شوی؟بعد آن کور شوی، کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟‌نکُنَد دل نکَنی، دل بکَنَد، بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟برود در بر یار دگری، صبح که بیدار شوی؟‌‌مولانابرچسب‌ها: آرش نصرالهی arash nasrollahi عشق‌ یعنی......
ما را در سایت عشق‌ یعنی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ham-ghasam بازدید : 104 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:33